مشکل

ساخت وبلاگ

 

مشکل

ما متوجه شدیم که درکارهایی تنبلی می کنیم که نه جذابیتی برای ما دارد و نه مجبور به انجام آنها هستیم وما این بخش از کارها را

با انکه قدرت انجامش را داشتیم تا زمانی که مجبور به انجامش نمی شدیم به تعویق می انداختیم .در کارهای غیر مهم این تنبلی ها مشکل خاصی ایجاد نمیکرد ،ولی متوجه شدیم در پاره ای از کارها با اینکه میدانستیم لازم است حتما آن کار انجام شود ولی چون اجبار وعلاقه ای برای انجامش نبود ما آن کار را انجام نمیدادیم،

ودر پاره ای از کارها با آنکه با تمام وجود میخواستیم انجام شود باکمال ناباوری میدیدیم که قادر به انجامشان نیستیم ،اوایل که با این مشکلات روبرو شدیم فکر می کردیم که مشکل ما بخاطر فقدان علاقه است وآنجا بود که شروع کردیم به ا نجام کارهایی برای علاقمند شدن به آن بخش از کارهای خاص ولی متاسفانه یا علاقه ای ایجاد نمیشد و یا اینکه قدرتش بسیار کمتر از آن بود که ما را وادار به اقدام کند .

ما در زندگی به مشکلات دیگری نیز برخورد کردیم که با اینکه فکر میکردیم علت را میدانیم ولی نمیتوانستیم کاری برای حل آنها انجام دهیم.وآنها پاره ای از کارها بودند که علاقه باعث استارت کار گردیده بود ووقت وانرژی زیادی صرف آن کار شده بود ولی در نقطه ای از کار آن علاقه اولیه فروکش کرده بود وبا ابنکه میدانستیم در صورت ادامه دادن این کار موفقیت زیادی کسب میکنیم ولی دیگر قادر به ادامه دادن نبودیم.ودر این موقعیت ها ما واقعا به بن بست می رسیدیم.واینجا بود که متوجه شدیم که ما در مورد کارهایی که علاقه یا اجباری پشت آن نیست بدون توجه به اینکه انجام آن کار چقدر مهم وضروری باشد یا کوچک وپیش پا افتاده ،ما قادر به انجام آن کارها نبودیم و در این شرایط بود که ما متوجه شدیم در این بخشها اختیار زندگی از دست ما خارج شده .

 ما به این نتیجه رسیده ایم که تنبلی نمودن در کارهایی که قادر به انجام آن کار می باشیم باعث این مشکلات در ماشده است.وهمچنین فهمیدیم آن چیزی که باعث وابستگی اقدام ما به اجبار یا علاقه گردیده همان تنبلی های به ظاهر کوچک ما بوده.

به مرور متوجه شدیم که اختیار بسیاری از کارهایی را که انجام میدهیم نیز از دست ما خارج است زیرا بیشتر کارهایی که ما روزانه انجام میدادیم یا بر اساس اجبار بود و یا علاقه که در هر دو صورت اختیار انها نیزدر دست ما نبود،زیرا ما بارها این را تجربه کرده ایم که وقتی اجبار یا علاقه از پشت کاری که انجام میدادیم برداشته می شد ما به انجام آن کار ادامه نمیدادیم،هر چند میدانستیم که لازم است حتما بخشی از آن کارها انجام شود.رفته رفته بیشتر پی به بی اختیاری خود بردیم زیرا ما متوجه شدیم که یکی از خصوصیتهای بارز ما افراط وتفریط بود واینجا بود که فهمیدیم ما فقط در استارت کار مشکل نداریم بلکه در مواقعی بیش از حد غرق کار میگردیم واختیار وکنترل باز از دست ما خارج می گردد.واین افراط وتفریط در قسمتهای دیگر نیز نمایان بود مثلا جایی که لازم بود اصلا حرف نمیزدیم و جایی آنقدر پرحرفی میکردیم که خودمان نیز حس بدی پیدا میکردیم. بوجود آمدن اختلال در خواب نیز به شدت آزارمان

میداد و اینجا نیز کاری از دست ما ساخته نبود.و در مواقعی نیزاشتغال فکری شدید پیدا میکردیم که باعث می شد بیشتر به بی اختیاری خود در جنبه های دیگر زندگی پی ببردیم ودر آخر با مشکل پیشروندگی وگسترش این بی اختیاری در تمام ابعاد زندگی خود روبرو شدیم.ما در حقیقت نظاره گر نابودی خود بودیم بدون اینکه بتوانیم کاری برایش انجام دهیم.

انجمن تنبلان گمنام تهران...
ما را در سایت انجمن تنبلان گمنام تهران دنبال می کنید

برچسب : مشکلات,مشکل زیرنویس,مشکل ساخت اپل آیدی,مشکل اپ استور,مشکلات تلگرام,مشکل گوگل پلی,مشکلات قران,مشکلات مهاجرت,مشکلات بیتالک, نویسنده : 1lairan95623f بازدید : 306 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 12:03